1)محل زندگی جنها : جنها در سطح و زیر زمین دریاها و به طور کلی می شود گفت در همه جا زندگی می کنند جز قسمتهایی از زمین و دو آسمان آخر که براشون ممنوع شده . با این وجود جنها مکانهایی رو بیشتر دوس دارن که عبارتند از : جاهای خلوت و کم تردد که کمتر مورد استفاده قرار می گیرند مثل انباری ها ،زیرزمینها و ساختمونهای قدیمی. نکته اینکه جنها به طبقات بالای برجها و مکانهای پر تردد بدون ریتم خاص علاقه ای ندارند .
یکی از محلهای دیگر مورد علاقه ی جنها جشنها و مخصوصا عروسی هاست . چون جنها به طور ذاتی عاشق رقص و آواز هستند در این محل ها زیاد حضور دارند .علاوه بر مکانها و شهر و روستاهای ساخت انسان گروهی از جنها در دشت و جنگل و کوهه و غارها زندگی می کنند اما آنها هیچ ساختمان سازی یا ساخت و ساز ی مثل آنچه انسان می سازد ندارند
2)صدا و زبان جن: طول موج صدای جن با صدای انسان فرق داره به همین دلیل انسان قادر به شنیدن صدای جن نیست به استثنای افرادی خاص که این توانایی رو دارند
البته نحوه ی دریافت صدای جن از طرف این افراد هم یکسان نیست مثلا بعضی به صورت صدای نواری که داره جمع میشه این صدا رو تشخیص میدن و بعضی دیگر به صورت زمزمه و …. نکته ی جالب اینکه جنها قادرند صداشون رو طوری تغییر بدن که فردی که قادر به شنیدن صداشونه نتونه بشنوه اما نمی تونن کاری کنن که کسی که قادر به دریافت صوتشون نیست بتونه صداشون رو بشنوه . نکته ی جالبتر اینکه زبان خود جن ها هم با هم فرق می کنه ا
اونها مجبورتون کنند. جنها قدرت کنترل و نفوذ محدودی بروی مخلوقات دیگه دارند که هرچقدر قدرت روحی مخلوقی بیشتر باشه، نفوذ و تسلط جنها روی اون کمتر میشه. بنابراین کسانی که مراقبه نمی کنند – عبادتهای اکثر دینها نوعی مراقبه ست- آسیب پذیرتر از دیگرانند و بهتره از دوست شدن با جنها صرفنظر کنند. تمسخر و به بازی گرفتن از مواردی ست که جنها رو تحریک و خشمگین می کنه.
توصیه : هیچوقت برای تفریح و خوشگذرونی سراغ جنها نرید
در این پست از سایت ذکر و دعاهای قرآنی دعاگو 2agoo.com انواع نیروهای ماورالطبیعه (افسون جادو سحر طلسم چشم زخم) را برای شما عزیزان قرار دادیم .
تمام نیروهایی که در طبیعت توسط جاودگران و ساحران و اجنه تولید میشوند به ترتیب قدرت بصورت ذیل هستند:
افسون:حتما نام این واژه در افسانه ها و اشعار به گوشتان خورده است ولی افسون کاملا واقعیت است اثر افسون تابیش از 700سال در طبیعت می ماند و بسیار قدرتمند است؛به اشخاصی که به علم افسون مسلط هستند افسونگر می گویند؛با افسون هرکار خیر وشری را
می توان انجام داد از کشتن تا بستن و…وتا ویران کردن یک شهر;
ولی خوشبختانه این علم بسیار کمیاب است و انتشار و فراگرفتن ان ممنوع است به همین دلیل تعداد کمی از افراد به این علم تسلط دارند در کشور شاید تعدادشان به سه نفر هم نرسد
برای ایجاد افسون مثل سحر و طلسم از اجنه کمک گرفته نمیشود بلکه برای ایجاد افسون از انرژی کواکب سبعه استفاده میشود
استفاده از افسون در دین مبین ما گناه است و همچنین برای خود افسونگر هم بشدت فقر اور است و بستگی ایجاد میکند شاید به همین دلیل ان تعداد افراد خیلی محدود هم که به این تسلط دارند از آن برای کسی استفاده نمیکنند
جادو:دومین نیرو جادو هست که از افسون قدرت کم تری دارد اثر جادو تا300سال در طبیعت می ماند و بسیار خطرناک است باجادو هرکاری از جمله کشتن و دیوانه کردن وعاشق کردن و…می توان انجام داد به اشخاصی که بر جادو تسلط دارند جادوگر می گویند
متاسفانه علائم جادو زدگی در بین دختران و زنان و مردان ایرانی زیاد مشاهده میشود؛برای ایجاد جادو اجنه ی شیاطین استفاده میشود البته بیشتر موکلین جادو صبی یا یهودی هستند و متاسفانه جادوگر یهودی در ایران کم نیست
استفاده از جادو برای هر کاری حتی یک کار بظاهر خوب گناه کبیره است و تا اخر عمر مورد لعن ملائکه و خداوند قرار خواهد گرفت
جالب است بدانید اثر جادو انچنان مخرب است که می تواند از طریق نطفه به نسل بعد منتقل شود
سحر:سومین نیرو نیز سحر است بعضی به اشتباه سحر و جادو را یکی میدانند که اشتباهیست بس فاحش سحر نخستین بار توسط هاروت و ماروت به زمینی ها یاد داده شد وگناه کبیره ی هاروت و ماروت است ((درآیه 102سوره بقره بیان شده))اثر سحر تا70سال در طبیعت می ماند؛افرادی که مسلط به سحر هستند را ساحر می گویند و تعداد انها در ایران شاید 5نفراست؛باسحرهم مثل جادو کارهای زیادی انجام میدهند مثل سحرالموت وسحرالعقد و…..سحر اگر درمان نشود موجب بدبختی و حتی مرگ شخصِ مسحور میشود و اثرش تا 70سال ازبین نمیرود
استفاده از سحر نیز برای هر کاری حتی کارهای خوب هم حرام است و گناه کبیره
طلسم:ضعیف ترین نیرو طلسم است
که اثرش تا40روز باقی می ماند و بعداز 40روز ازبین می روند و باخواندن آیات 60قاف و یا 1000بار سوره حمد ویا غسل سوره یاسین ازبین میرود.
البته بجز بعضی از طلسم های یهودی و هندی هستند که اثر دائمی دارند واصلا باطل نمیشوند
پس متوجه شدید که به هیچ عنوان سحرو طلسم و جادو باهم یکی نیستند
برای سحرو طلسم وجادو از اجنه و شیاطین کمک گرفته میشود((گناه کبیره است))ولی افسون به کمک کواکب (((ستارگان)))سبعه صورت میگیرد.
اماموضوع بسیار دردناک اینست که وبعضی اشخاص وقتی به آنها میگویند شماسحر یا جادو داری و باید باطلش کنید درجواب میگویند توکل برخدا ما نماز و قرآن میخوانیم و باطل میشود
این اشتباهی بسیار بزرگست
درست است بهترین راه نجات از سحر و جادو آیات قرآن است ولی نه خواندن معمولی قرآن بلکه قبلا هم عرض کردم اینکه چه ایه ای را به طریقی و چه کیفیتی و …..برای چه نوع سحر و جادویی بخوانی تاباطل شود کار شخصی خبره است
بعضیها هم سئوال می پرسند که خب پس اراده ی خدا کجاست؟
چرا خدا اجازه میدهد بندگان با این سحر و جادوها به هم اسیب بزنند؟
باید به عزیزان عرض کنم بله صد درصد اراده ی خداوند مقدم بر هر عملیست ولی سحر و جادو مانند بیماری هستند که خداوند برای این بیماریها درمانها و حتی واکسنهایی قرار داده(ایات قرآن)پس اگر هم بنده ای دچار اینها شد وظیفه دارد با توسل به ایات خدا ان را باطل کند
چشم زخم:چشم زخم را حقیر در آخر ذکر کردم اما جالب است بدانید ازهمه قوی تر است حضرت شمس الشموس امیر مومنان علی علیه السلام روحی فداک فرمودند چشم زخم نیرویی ده ها برابر قوی تر از افسون دارد.
همچنین امام شیعیان حضرت صادق علیه السلام فرمودند:چیزی که می تواند سر نوشت انسان را تغییر دهد و مرگ و میر آدمی را به جلو اندازد چشم زخم است
حال به قدرت چشم زخم پی بردید؟؟؟
متاسفانه بعضی از عوام چشم زخم دست کم میگیرند و تصور میکنند با اسپند دود کردن معمولی و یا نمک آتش زدن و….اثر چشم زخم از بین می رود
درپایان از همه عزیزان التماس دعا دارم.
منبع : کانال قرآن درمانی (سلاح المومن)
ارواح : ارواح به 2 دسته تقسیم میشوند ، یکی ارواح ما انسانها و دوم ارواحی که خدا انها را افریده است تا این جهان و جهان های دیگر مانند کروات مریخ ، زحل و . . . را اداره کنند و هر کدام نیز وظیفه ای بر عهده دارند .
جن : جنیان موجوداتی شبیه به انسانند ولی با تفاوتهایی از جمله چشمانشان عمودیست ، پاهایشان کوتاه و گرد است چیزی شبیه سم و نه خود سم ، جنسشان از اتش است و قدشان کوتاهتر از انسان است .
موکل : از خانواده جن هاست و با اوراد مخصوص میتوان او را بخدمت گرفت.
دیو : ریشه دیو به معنی درخشیدن و فریب دادن است ، بعضی ها فکر میکنند که دیو ها تنها در افسانه ها وجود دارند اما اینطور نیست ، دیو ها موجوداتی خشن و ترسناکند و رنگشان خاکستری و قد بلند تر از انسان است و چشمانشان حد وسط افقی و عمودیست.
جن کافر تبدیل به دیو میشود و با اوراد مخصوص میتوان او را به کار شیطانی وادار کرد ، گروهی از این دیوان ، اهریمنان بیماری و انتشاردهندگان انواع بیماریها هستند.
دیو سپید :دیوِ سپید بر پایه داستانهای شاهنامه نام فرمانروای دیوان در مازندران بود.
دیوهای کماله : تَریز و زَریز برپایه مزدیسنا نام دو دیو از دیوهای کماله آفریده اهریمن میباشند ، نام این دو در ادبیات زرتشتی با هم میاید و تریز دشمن خرداد و زریز دشمن مرداد میباشند.
پری : جن های مونث را پری میگویند ، انها بسیار زیبا و سفید روی هستند ، چشمانشان مانند چشم انسان افقی است و هیکل و شکل انها همانند انسان است .
همزاد : همان جن هایی هستند که در زمان تولد شما متولد میشوند و تا پایان عمر با شما خواهند بود و پس از مرگ شما آزادانه برای خویش زندگی خواهند نمود.
شیاطین : همه شیاطین از خانواده جنیان هستند که از فرزندان و یاران ابلیس اند.
فرشته های آسمانی : مانند جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و . . . که میتوان از انها هم کمک گرفت.
آل نساء : موجودیست که نوزاد زنان تازه زائیده را میکشد.
شما اگر به شخصی با این مشخصات : بدن برهنه پر از موی بلند و سیاه و سینه بزرگ برخورد کردید سعی کنید دستتان را به موهایش نزدیک کرده و چند تار از موهایش را بکنید ؛ تا زمانی که موهایش در دستان شماست هر فرمانی بدهید او اجرا میکند و اگر نافرمانی کرد یا خواست صدمه بزند فورا موها را آتش بزنید تا نابود شود .
سایع فیول : دختر شیطان است که میتوانید او را با اوراد مخصوص بخدمت در اورد.
اژدها : اژدها یکی از موجودات افسانهای در فرهنگهای جهان است و رابطه میان اصل و آغاز جهان و اژدها در کیهانشناسی بابلیان آشکار است ، اژدها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه پرستیده میشده است زیرا او را بخشنده? آب و باران میدانستهاند.
اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلاهای آسمانیست و طوفان بر اژدها سوار شده موجب لغزش زمین و زمینلرزه میشود ؛ تقریباً همه جا اژدها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده است .
اشوزوشت : اَشوزوشت یا مرغ بهمن نام جغد افسانهای در اسطورههای ایرانی است که ناخن میخورد.
در اسطورههای ایرانی، اشوزوشت را اهورامزدا آفریده تا یاریگر نیروهای خوبی باشد ، او اوستا میداند و هنگامیکه گفتارهای اوستا را میخواند دیوها به ترس میافتند ، نام اشوزوشت در زبان اوستایی به معنی دوست حق است .
اهریمن : اهریمن پلیدی است و برای از بین بردن نیکی تلاش میکند ولی چون دون و پست مایه است و اهورامزدا آگاه بر هر چیز است پس سرانجام اهریمن نابود شده و اورمزد بر او چیره میشود.
شیردال : شیردال موجودی افسانهای با تن شیر و سر عقاب و گوش اسب است ، مردم باستان شیردالها را نگهبان گنجینههای خدایان می پنداشتند.
بختک : بختک موجودیست که بر بدن انسان مسلط میشود و تمام بدن را در اختیار گرفته و قفل میکند و انسان فقط نظاره گر ناتوانی خود است.
ترسی بدون دلیل وجود انسان را در بر میگیرد و انسان توان واکنش ندارد ، در برخی باورها معتقدند که بختک روی سینه افراد مینشیند و وجود انها را فلج میکند ، شاید ترس انسان از این موجود نیز بدلیل این است که حضور ان را به روی سینه و بدن خود احساس میکند ولی نمیتواند انرا ببیند.
پیر زنگی : دیو افسانهای در افسانههای شرق استان خراسان است.
دوالپا : یکی از موجودات در اسطورهها و داستانهای ایرانی است ، دوالپا موجود به ظاهر بدبخت وذلیل وزبونی است که به راه مردم مینشیند ونوحه و گریه آنچنان سر دهد که دل سنگ به ناتوانی او رحم آورد.
چون کسی از او سبب اندوه بپرسد گوید بیمارم وکسی نیست مرا به خانهام برساند ، عابر چون گوید بیا تورا کمک کنم دوالپا بر گرده عابر بنشیند و پاهای تسمه مانند چهل متری را که زیر بدن پنهان کرده گشوده و دور بدن عابر بپیچد و استوار کند که عابر را تا پایان عمر از دست او خلاصی نباشد.
دوالپا در زبان فارسی مصداق آدمهای سمجی است که به هر دلیل به حق یا ناحق به جائی می چسبند و بدون توجه به تاریخ مصرف خود آنجا را رها نمیکنند.
سیمرغ : سیمُرغ نام یکی چهره? اسطوره ای ایرانی است و نقش مهمی در داستانهای شاهنامه دارد و دانا و خردمند و به راز نهان آگاه است ؛ سیمرغ پس از اسلام هم در حماسههای پهلوانی هم در آثار عرفانی حضور میابد.
عفریت : عفریت یا عفریته همان ابلیس است ؛ البته معنای عام تری نیز دارد ؛ عفریت به معنای فرد گردنکش و خبیث نیز هست.
عنقا : عنقا در حقیقت پرنده ای بسیار بزرگ و دانا مانند سیمرغ است ، محل زندگی این پرنده کوه قاف و در برخی نوشتهها کوه دماوند است.
عوج بن عنق : نام مردى است که او در منزل آدم زاده و تا زمان موسى زیست ؛ او را فرزند عنق یا عناق پسر حوا دانستهاند و برخی از منابع عناق را نام مادر او دانستهاند.
همچنین او را مردی بلندقامت دانسته و عمرش را سههزار و پانصد سال نوشتهاند و گفتهاند طوفان نوح تا کمر او بود.
غول : غولها یکی از موجودات افسانهای است و با پیکری بسیار بزرگ میباشد ، غول های افسانه ای وسیله ای برای ترساندن کودکان هستند.
مرد آزما : در فرهنگ شرق و جنوب سیستان به موجودی قد بلند با چشمان سرخ رنگ و موهایی به رنگ روشن و بدنی قوی و باهیبت گفته میشود و اعتقاد مردم آن دیار بر آن است که او مردی بوده که صدها سال پیش از شهر فاصله گرفته و در بیابانها زندگی میکند و گاهی برای رفع نیاز به هنگام تاریکی به شهرها و روستاها میآید.
مردخوار : مانتیکور یا مردخوار موجود افسانه ای از گونه های شیمر است.
این جانور سر و صورت یک انسان و چشمان خاکستری دارد و بدن قهوه ای رنگ و به شکل شیر و دم آن مانند عقرب و گاهی اوقات اژدها میباشد ؛ اندازه این جانور از شیر بزرگتر و از اسب کوچکتر است و بدنش کمی درشت تر از شیر است.
نسناس : نسناس نام جانوری افسانهای و موهومی شبیه به انسان است.
در فرهنگ عامه به نوعی بوزینه بی دم هم اطلاق میشود و هرکجا آدمى را بیند بر سر راه آید و در ایشان نظاره کند و چون یگانه آدمى بیند ببرد ؛ نسناس مسخ شده است و نیم تن دارد و به یک پاى راه میرود.
ققنوس : ققنوس یک موجود افسانهای است که هر چند سال یکبار تخم میگذارد و بلافاصله آتش میگیرد و میسوزد و از خاکستر خود دوباره متولد میشود.
علامه دهخدا گوید ققنوس هزارسال عمر کند و چون هزار سال بگذرد و عمرش به آخر آید هیزم بسیار جمع سازد و بر بالای آن نشیند و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال زند چنانکه آتشی از بال او بجهد و در هیزم افتد و خود با هیزم بسوزد و از خاکسترش تخمی پدید آید و او را جفت نمیباشد و موسیقی را از آواز او دریافته اند.
ابوالهول : غول افسانههای مصر باستان و مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر مزیّن به بالهای عقاب و دارای کلهای شبیه سر زنان است ؛ این موجود افسانهای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند میکشت.
آخرون : آخرون به یونانی رودی در جهان زیر زمین است.
آخرون مانند سایر رودها شخصیتی انسانی دارد و پدر اسکالافوس محسوب میشود ، این رود از ایپروس جنوبی میگذرد و آبکندهای آن چنان تیره و ژرف است که شاعران یونانی آن را رودی از رودهای دوزخ یا منشعب از سرچشمهای دوزخی شمردهاند.
ایسُناده : ایسُناده به معنی زننده? کرانه? دریا نام هیولای دریائی غول پیکر و کوسه مانند است که گفته میشود در نزدیکی ماتسوئورا و جایهائی دیگر در غرب ژاپن وجود دارد.
وقتی این هیولا هویدا میشود ، باد های سهمگینی میوزد ، بدن این هیولا هیچوقت دیده نشده است چرا که او همیشه زیر موج ها پنهان میشود و به صورت مخفیانه به قایقها نزدیک میشود و سپس با دم قلابی و خاردارش ملوانان را کشیده و در آب میاندازد و سپس آنها را میبلعد.
پگاسوس : در افسانه های یونان پگاسوس اسب بالدار جاودانی و یار باوفای بلروفون است ، پگاسوس توسط بلروفون اهلی شد و در طی ماجراهای این قهرمان مرکب او بود.
تک شاخ : تک شاخ موجودی به شکل اسب با یک شاخ روی سر است ، تک شاخ ها را نمیتوان به آسانی شکار کرد زیرا بسیار چابک هستند ، آن ها زنان و دختران را به مردان ترجیح میدهند و میگویند که آنها فقط توسط زنان رام میشوند.
اسب تک شاخ اسبی سفید با یال های بلند است که در افسانه های اروپا از آن یاد شده است ؛ تک شاخ ها در ابتدای کره بودن طلایی رنگ بوده و در بلوغ به رنگ نقره ای در میایند و بعد از بلوغ کامل سفید رنگ می شوند ، تک شاخ های کنونی با تک شاخ های گذشته در افسانه های اروپایی بسیار متفاوت هستند.
تک شاخ سفید و بزرگی که شاخی چند متری بر سر داشت در طول زمان دستخوش تغییراتی شد که آن ها را به صورت اسبی سفید و لاغر با شاخی مارپیچ و کوتاه و یال های بلند در آورد ، ریشه این تک شاخ ها مشخص نیست اما گمان میرود این تک شاخ از دانمارک و اسکاندیناوی باشد.
خون آشام : خونآشام در افسانهها و خرافات مردم اروپا جنازهای زنده است که شبها از گور بیرون آمده و برای تغذیه خود از خون مردم مکیده و تغذیه میکند ، در این تخیلات خونآشامها دندانهای نیشبلندی دارند که با آنها از گردن زندگان خون میمکند و معمولاً دارای قدرت فوق بشری مانند زندگی جاویدند ؛ برای کشتن او باید سرش را از تن جدا کرد و میخی بلند را به قلب خون اشام فرو نمود.
شیمر : شیمر از غولهای اساطیری یونان است.
طبق افسانه شیمر یا غول شیر ، سر شیر ، بدن بز و دم اژدها را دارد و از دهانش شعله بیرون میزند و گاهی نیز بصورت شیری که سر بز شاخدار از پشت آن بیرون آمده نشان داده شده است .
قنطورس یا سانتور : سانتور یا ادم اسب تنه در میان اساطیر یونان جز معروف ترین موجودات است ، سانتور موجودی است نیمی انسان و نیمی اسب، با سر و دو دست و بالاتنه? انسان و بدن و چهار پای اسب و قسمت انسانی در جایی که گردن اسب شروع میشود قرار دارد.
قدرت تکلم انسان را دارند و در رنگهای گوناگون یافت شده و با روشهایی از دید مخفی میمانند همچنین آنها در جنگل زندگی میکنند و زیستگاه اصلیشان کشور یونان است .
آنها به صورت قبیلهای زندگی میکنند و از علومشان برای زندگی استفاده مینمایند ؛ سانتورها بر علوم سحر آمیز و متافیزیکی شفا و پیش گویی و همچنین نجوم تسلط خاصی دارند ، تیراندازی سانتورها با تیر و کمان زبانزد خاص و عام است .
اکثر سانتورها از برخورد و معاشرت با انسان خوشنود نمیشوند و خود را بسیار برتر از او میدانند ، انها با انسان بر خورد خوبی ندارند و نکته اخر اینکه این موجود نماد متولدین اذر میباشد .
سیرن : حوری دریایی اساطیر یونان گاهی به صورت موجودی با بدن یک پرنده و سر یک زن و در سایر موارد به شکل تنها یک زن به تصویر کشیده شده است ، سیرن دختر خدای دریا و دارای آوازی بسیار زیبا و فریبنده بود و دریانوردان را با آوای خود گمراه و به کام صخرههای مرگآور که برویش آواز میخواند میکشید .
طبق افسانهای دیگر دستهای از پهلوانان نیز موفق به عبور از گذرگاه سیرنها شدند چرا که آوازهخوانی به نام اورفئوس که در کشتی آنان را همراهی میکرد بقدری آوازهای دلنشین و آسمانی خواند که کسی به حوریان گوش نسپرد و سیرنهای ناکام یا پیروزی اورفئوس خود را به دریا افکنده و نابود شدند.
لویاتان : کلمهای است عبری و در تورات ذکر شدهاست ، لویاتان غول عظیم الجثهای آبی و وحشتآور شبیه اژدها است ، به گفته کتاب مقدس در آن روز خداوند با شمشیر بزرگ و قوی این اژدها را در دریا خواهد کشت.
گرگینه : گرگ مرد موجودی افسانهای و از خرافات مردم اروپا است ، گرگ مرد انسانی است که شبهایی که ماه کامل است "شب چهارده" بصورت گرگ درمیآید ؛ چنین شخصی با بکار بردن افسون و جادو و یا طلسم شدن از سوی کسی تبدیل به گرگینه میشود.
سادهترین راه برهنه شدن و بستن کمربندی از جنس پوست و یا پوشیدن پوست کامل حیوان است ، اگر یک گرگ مرد را گاز بگیرد و بزاقش وارد خون شخص شود قربانی هم به گرگ مرد تبدیل میشود و اصطلاح دیگری که در این رابطه بکار میرود اصطلاح گرگ دیسی و گرگ مرد است.
یتی : یتی یا مرد برفی موجود افسانهای ساکن در کوههای هیمالیا و کشورهای نپال و تبت است و بنابه داستانها او جثهای به بزرگی یک خرس سفید دارد و مانند انسان بروی دو پا راه میرود ؛ گفته میشود که بومیان و کوهنوردان در هوای بد کوهستان یتی را گاهی میبینند ؛ او گاهی به مردمان گمشده در کوه کمک میکند.
امالصبیان : امالصبیان نام موجودیست که داستانهای او در یمن و کشورهای عربی رواج دارد.
او را به ریخت مادینه غولی زشت و گاوپا میپندارند که بیشتر به شکل زنی زیبا شب ها یا پیش از پگاه بر مردم پدیدار میشود ؛ او مردها را میدزدد و میگویند که کسانی که چهره? راستین او را ببینند یا دیوانه میشوند یا میمیرند.
منبع: فالگو
عناوین یادداشتهای وبلاگ